روزنامه خبر ها و ایده های ما درباره عشق

  بایگانی برای نوشته ها

چشم گاوی

باید هر شب بی نهایت بنویسم… مگر، تو، یک بیت و دو بیت است?!.. خیال میکنم اصلا نصف تو… اصلا یک چهارم… نه،...
By احسان اشرف در نوشته ها

خاک به سری

چپ به راست، یا راست به چپ… نوشتن، احمقانه بود برای من بیست ساله. و گذشت پی تلاش در به دری… پی خجالت خاک به...
By احسان اشرف در نوشته ها

نیستم

مطلقا از تاج ابروی خمت کم نیستم… تاج دارم بر سر و در چشم ها کم نیستم.   من بلانسبت برایت آرزو میخاستم…...
By احسان اشرف در نوشته ها

تو واره

قوز کردم روی کاغذ بعد… که اگر دوستم داشتی، کاغذی نبود.   گود کردم، روی دفتر، چشمم را… که اگر تو بودی،...
By احسان اشرف در نوشته ها

ای کاش

ای کاش تمام جهان دروغ بود… و یک ساعت بیداری محض. تو بودی و من… من فضا، تو صدا… و انسان نبود. میخواندی،...
By احسان اشرف در نوشته ها

کفن پوش

امروز سیاه پوش شدم… در آغوش تو. و گیسوانت رخت عزای من شد. نرو، نرو، نرو. تا صد سال بعد… تا گیسوانت که سفید شد… کفن پوش که شدم، در آغوشت… برو. یازده دی نود و هفت
By احسان اشرف در نوشته ها

پدرسگ

رنگ مویت از شبم آغاز باید میشدی… طعم چشمت از لبم آواز باید میشدی. مُردم از نرم تن و نرم دل و نرم لبت… این...
By احسان اشرف در نوشته ها

حسرت

سبّح الله ما فی الصورتت… شکر حق بادا که داد این اُجرتت. یار هرکس میشوی حیران شوم… من چرا غافل شدم از...
By احسان اشرف در نوشته ها

آشوب

مثل همین کاغذ… از بس له شدم، سیقلی شدم… خوبم برای خط خطی شدن… حساب و کتاب… چند خط شعر… دعا و...
By احسان اشرف در نوشته ها

فلان، فلانِ فلانت

فلان، فلانِ فلانت، اگر قلم نزنی… به فحش و یاوه و نفرین، سری به من نزنی.   چه حاجت از دهنت دُرّ و گوهری...
By احسان اشرف در نوشته ها

جانان

یا رب سر جانانم… افسرده و حیرانم… از  داغ وداع او… در عشق پریشانم.   بر روی چو آوندش… پیمانه و پا...
By احسان اشرف در نوشته ها

قله ی قاف

رفیق، عزیزی و لیکن، نه آنقَدَرها هم… که دل، ز من بِسِتانی و دین و دنیا هم. اگر به دام کلامم، نیاز و ناز...
By احسان اشرف در نوشته ها

دامن

دامنت، دست، از بازی، کِی خواهد کشید..؟ اوکِشد، من می کِشم، این کِش مکِش، خواهی کشید.   چشم بر آنی سپردم، کز...
By احسان اشرف در نوشته ها

شازده سپید سوار

اسب دارد، قالی اتاقِ من… اسبِ سپیدِ تُرکمن. از حاشیه تا تو راهی نیست، اما… همه‌ ی راه‌ها را بسته‌اند. من...
By احسان اشرف در نوشته ها