حسرت

سبّح الله ما فی الصورتت…
شکر حق بادا که داد این اُجرتت.
یار هرکس میشوی حیران شوم…
من چرا غافل شدم از لوبتت.
زشت سیرت،زشت صورت بودمی…
حال، زیبا گشته ام، از شُهرتت.
با همه هستی و با یک نیستی…
مرحبا بر بند بند غیرتت.
قدر چشمت را ندانی، هم بدان…
یک دو جین قومند گرم حیرتت.
تا مسیر سرنوشتم طی شود…
از خدا خواهم خیال وصلتت.
ربّ من، بر من عطا کن صبر و صبر…
زانکه ویران گشته ام در حسرتت.
سیزده دی نود و هفت